برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار
----------
تقویم که به صفحه سیزدهم می رسد، می شکفد و با پرهیز از خرافات، خوش بینانه به
قضیه بهار و طبیعت نگاه می کند؛ همه روزها، خوش وقت هستند.
----------
مقابل نگاه سرسبز بهار، مباد حرف از چیدن و پرپر شدن بزنیم؛ واقعاً دل بهار نازک است!
----------
«طبیعت»، پلکی از خوش رنگیِ آیینه ماست! همان آیینه ای که انعکاسِ «زندگی»هاست!
----------
طبیعت، هم خون من و توست. تو از شانه های سبز او برخاسته ای. باید شکرگزار لحظه هایی بود که در جوار نفس های او، از صلح و آرامش سرشار می شویم و همه زمختی های روزمره را تاب می آوریم.
----------
غنچه های رنگارنگ بهار، سلام های خداوندند که روی لبخندهای زمین، باز می شوند.
سلام خوبی ؟ یه چیزی میخواستم بگم
پارسال اون همه سبزه گره زدی هیچی نشد
بیا امسال درخت گره بزن شاید فرجی شد !
------------
رو پیچ و تاب سبز سبزه ی عید
گره از بخت ما هم کور تر شد
دروغ سیزده هر ساله ی ما
عجب عیدی به نیکویی بسر شد !
------------
به غروب ۱۳بدر فک کن . . .
(ستاد زهرمار سازی عید) !
------------
کلاسهای آموزشی سبزه گره زنی آغاز شد !
گره ازدواج
گره کنکور
گره جدایی !
گره ملوانی !
دوبل گره !
گره کور !
با تضمین بروارده شدن آرزو !
(گارانتی تا سیزده سال بعد !)
آهای سیزدتون بدر
دشمناتون در به در
رفقاتون گل به سر
گرفتاریاتون زود بدر
خوشیهاتون هزار برابر
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست / دریاب که هفته‌ی دگر خاک شده ست
می نوش و گلی بچین که تا در نگری / گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست
یه آرزو بکن: –>///////
حالا یه سبزه گره بزن
ایشالا بهش برسی !!!
//////& //////
اینها سبزه سیزده بدره! اون وسطی رو برای رسیدن تو به آرزوهات گره زدم !